از یوسف اسباط پرسیدند: غایت تواضع چیست؟ گفت: آنکه از خانه بیرون آیی و هر که را ببینی، چنان دانی که بهتر از توست .
فقیری به در خانه بخیلی آمد و گفت: شنیدهام که تو قدری از مال خود را نذر نیازمندان کردهای و من در نهایت فقرم، به من چیزی بده. بخیل گفت: من نذر کوران کردهام. فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم، زیرا اگر بینا میبودم، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمیآمدم.
از عارفی پرسیدند: به چه توان شناخت که خدای از ما راضی است یا نه؟
گفت: اگر تو از او راضی باشی، نشان آن است که او نیز از تو راضی است
یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۲ | 18:45