حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران

قتل جانکاه امیر محمد خالقی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران در مجاورت کوی و دانشکده فنی دانشگاه تهران و روبروی دانشگاه تربیت مدرس و دانشکده مدیریت توسط دو موتور سوار زورگیر نشان ازوضعیت امنیتی ضعیف کشور دارد.
حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران

قتل جانکاه امیر محمد خالقی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران در مجاورت کوی و دانشکده فنی دانشگاه تهران و روبروی دانشگاه تربیت مدرس و دانشکده مدیریت توسط دو موتور سوار زورگیر نشان ازوضعیت امنیتی ضعیف کشور دارد.
علی اکبر نیکو اقبال، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت و گو با ستاره صبح:

آرمان ملی- احسان انصاری: زمزمههایی مبنی بر تغییر محمدرضا فرزین از ریاست کل بانک مرکزی و جایگزینی علی طیبنیا به گوش میرسد.
این در حالی است که در ابتدای پیروزی پزشکیان در انتخابات برخی طیبنیا را رهبر اصلی تیم اقتصادی دولت میدانستند که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد. با این وجود با نوسان شدید قیمت ارز و طلا در هفتههای اخیر و عدم کنترل دولت این زمزمهها افزایش پیدا کرده و این احتمال وجود دارد که تغییراتی در تیم اقتصادی دولت به وجود بیاید. از سوی دیگر نمایندگان مجلس نیز به دنبال استیضاح عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد هستند که در صورتی که موفق شوند این احتمال وجود دارد که اعضای اولیه و کلیدی تیم اقتصادی دولت در هفتههای آینده تغییر کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسأله و عملکرد اقتصادی دولت در شش ماه گذشته با دکتر عزتا... یوسفیان ملا نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
آرمان ملی- گروه اقتصادی: افزایش حقوق کارمندان و کارگران همواره یکی از مسائل کلیدی اقتصادی و اجتماعی کشور به شمار میآید که در روزهای آخر سال در صدر اخبار رسانهها قرار میگیرد و چانهزنیها برای افزایش یا حداقل متعادلسازی آن افزایش مییابد.
بر اساس آخرین اعلامها، میزان افزایش دستمزد حقوق بگیران در سال ۱۴۰۴ حدود ۲۰ درصد تعیین شده است. این در حالی است که نرخ تورم بر اساس شاخصهای مختلف اقتصادی، از جمله افزایش ۲۹ درصدی قیمت دلار و ۳۳ درصدی قیمت طلا، بسیار بالاتر از این مقدار بوده و همین امر نشان میدهد که حقوق کارکنان در رقابت با تورم، بار دیگر عقب مانده است. کارشناسان معتقدند، در بررسی جامعی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و معیشتی کاملاً مشخص است که افزایش ۲۰ درصدی تا چه حد میتواند پاسخگوی نیازهای واقعی مردم باشد و چه پیامدهایی برای جامعه خواهد داشت.
شبنم كهنچي
«براي من گذشته و آيندهاي وجود ندارد. اگر يك اثر هنري نتواند هميشه در زمان حال باشد، اساسا نبايد آن را به حساب آورد.»
اين جمله پيكاسوي نقاش است، وقتي 22ساله بود، غرق در اندوه خودكشي دوست شاعر و هنرمندش «كارلوس كاساگماس» در ميانه «دوره آبي» مشغول خلق تابلوي مشهور خود، «تراژدي» بود كه صادق هدايت در تهران به دنيا آمد، كسي كه 48 سال بعد خودكشي كرد.
ديروز يكشنبه 28 بهمنماه، 122سالگي تابلوي تراژدي پيكاسو و صادق هدايت بود؛ نويسندهاي كه نامش با بوف كور، تنهايي، تاريكي و مرگ گره خورده است. مردي كه زندگي خودش يك تراژدي غمناك بود. به همين بهانه نگاهي به نقد و نظر نويسندگان و منتقدان درباره او و آثارش كردهايم.
سنت جوانمرگي
مهدي بيكاوغلي
حاشيهسازيهاي متعددي كه عليه دولت و كابينه از سوي طيفهاي راديكال شكل ميگيرد چه اهدافي را دنبال ميكند؟ در شرايطي كه پزشكيان بارها اعلام كرده با قدرت به دنبال دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده است، اما باز هم برخي طيفها و جريانات تندرو تلاش ميكنند از طريق حاشيهسازي براي دولت و ضربه وارد آوردن به اركان كابينه، توجه دولت و كابينه را از موضوعات اساسي و ضروري كشور به مسائل حاشيهاي معطوف سازند. براي درك فشارهايي كه از سوي طيفهاي تندرو متوجه دولت شده، كافي است به حاشيهسازيهايي كه عليه دولت طي كمتر از 6ماه اخير رخ داده، توجه شود. پروژه جمعآوري امضا براي استيضاح وزراي اقتصادي در شرايطي كه هنوز 2الي 3ماه از فعاليتهاي آنان نگذشته بود، وارد ساختن فشار زايدالوصف عليه ظريف در شرايطي كه مشخص شد اصل قانون مشاغل حساس در عاليترين سطوح نظام در حال بررسي است، برگزاري تجمعات غيرقانوني راديكالها در پاستور و مقابل وزارتخانههاي مختلف و سر دادن تندترين شعارهاي متعدد عليه رييسجمهور، وزرا و معاونان رييسجمهور و ...بخشي از تلاش تندروها براي به حاشيه كشاندن دولت بوده است. اوج اين حاشيهسازيها در ماجراي انتشار اخبار كذب در خصوص استعفاي پزشكيان ظهور و بروز پيدا كرد.
یکی از مفاهیمی که از اقتصاد و کارآفرینی به متونِ سیاستِ خارجی و روابطِ بینالملل وارد شده است، Hedging است. به جز چند کشور، اکثریتِ کشورهای جهان با فکر، مشورت، محاسبه، برنامه ریزی و آینده نگری، این مفهوم را به کار گرفتهاند. از امارات تا چین، از مکزیک تا هند، از قطر تا برزیل، از عمان تا اندونزی، عموماً مفهوم Hedging را کانونِ حکمرانی قرار دادهاند. به عبارت دیگر: در این جهانِ چند قطبی اقتصاد و سیاست، همه درحال افزایش آلترناتیوها، گسترش فرصتها، ایجاد کثرت در منابع واردات و صادرات و سرمایه گذاری، تنوعِ منابعِ تامینِ اسلحه، کاهشِ ریسک و مخاطرات، تنوعِ استراتژیهای تامین منافع و امنیت ملی و وسیع تر کردن دوایرِ تحرک و اثرگذاری در روابط خارجی هستند.
عربستان هم زمان با آمریکا، روسیه و چین روابطِ تودرتو ایجاد کرده است. مکزیک، هم با آمریکا روابط استراتژیک برقرار کرده و هم با چین. ویتنام هم به صورت گسترده با چین مراوده دارد و هم با آمریکا و اتحادیه اروپا. هند، هم افزایش حضور سیاسی و اقتصادی در آسیا را دنبال میکند و هم در غرب اروپا و آمریکای شمالی. اندونزی با فکر و برنامه ریزی و اندیشۀ درازمدت، توازنی میان روابط غرب و شرق خود بنا کرده است. اگر مقیاسِ کوچک و بزرگ را در نظر نگیریم، و به کیفیت و عمق توجه کنیم، موفق ترین کشور غیر غربی جهان در Hedging امارات متحده عربی است. نه دیپلماسی انرژی با مسکو را فراموش کرده، و نه خرید سهام قابل توجه از صنعت باطریسازی چین را، نه ابتیاع یک کارخانۀ تولید تسلیحاتی برزیلی را، نه سرمایهگذاری مالی در غرب اروپا را و نه Silicon Valley را. مانند آنها که وقتی در بورس سرمایه گذاری میکنند به صورت Portfolio investment عمل میکنند.
پنجاه و پنجمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در شهر کوچک داوُس (Davos) طی 20 تا 24 ژانویه (اول تا پنجم بهمن ماه 1403) تشکیل شد. حدود 3000 نفر از 130 کشور در این اجلاس شرکت کردند و 1600 شرکت (45 درصد از آمریکا) در آن حضور داشتند. 350 مقام دولتی شامل 60 رئیس دولت نیز مشارکت کردند. 170 نماینده از گروههای جامعه مدنی از هر پنج قاره نیز فرصت اثرگذاری بر موضوعات و مباحث را داشتند. حدود 250 استاد دانشگاه یا محقق یا نویسنده به دعوت داوُس، آخرین دستاوردهای علمی و دیدگاههای خود را در حدود 300 جلسه طی پنج روز مطرح کردند. دونالد ترامپ در روز چهارم کنفرانس به صورت آنلاین حدود 20 دقیقه سخنرانی کرد و سی دقیقه به پرسشهای پنج رئیس هیأت مدیره بانک یا شرکت مالی و نفتی پاسخ داد. رئیس مجمع جهانی اقتصاد از او در انتهای این برنامه دعوت کرد تا سال آینده به صورت حضوری در داوُس شرکت کند. داوُس امسال پنج محور را در بر می گرفت: 1) محافظت از کره زمین (27 جلسه)؛ 2) بنای مجدد اعتماد میان ملتها و دولتها (28 جلسه)؛ 3) صنعت در عصر هوش مصنوعی (35 جلسه)؛ 4) سرمایه گذاری بر روی انسانها (44 جلسه) و 5) افقهای نوین در رشد و توسعه (51 جلسه). در زیر، با عناوین متنوع، گزارشی از داوُس 2025 ارائه میگردد:
سيما پروانهگهر
سخنراني محمدباقر قاليباف در تاييد راهبرد عدم مذاكره با دولت جديد در امريكا داغ انتخابات تابستان 1403 را تازه كرده است. قاليباف چه گفت و چرا هدف حمله نيروهاي حامي سعيد جليلي قرار گرفته است؟ رتبهبندي
در جبهه انقلاب و مقايسه بين جليلي و قاليباف چه آيندهاي براي اين جريان رقم ميزند؟
سخنراني اخير محمدباقر قاليباف درباره راهبرد تعيين شده مبني بر عدم مذاكره با امريكا در دولت جديد آغازي براي نمايان شدن آتش زير خاكستر بين دو طيف رقيب اصولگرا در انتخابات 1403 شده است. قاليباف روز شنبه -20 بهمن ماه - در ششمين همايش ويژه فرماندهان و كاركنان ستاد فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تاكيد كرد كه «رهبر معظم انقلاب روز گذشته شفاف و روشن درباره وفاق و مذاكره موضع گرفتند و قطعا رييسجمهور و اعضاي دولت بايد طبق فرمايش رهبر انقلاب كارها را پيش ببرند». او با يادآوري اينكه ترامپ قاتل شهيد سليماني است، يادآوري كرد كه «رهبر انقلاب تاكيد فرمودند مذاكره امري طبيعي با همه كشورهاي جهان است و پيش از اين نيز شهيد رييسي درباره برجام با اروپا مذاكره كردند. اما فقط امريكا را استثنا قرار دادند». بخش مهم صحبتهاي قاليباف در اين باره اما نكتهاي بود كه به آن اشاره مستقيم نكرد، اما با قيد لفظ «دوستان جبهه انقلاب» نشان داد كه آماده حملات احتمالي از جانب نيروهاي رقيب خودي است: «در اين فضا نبايد دوقطبي ايجاد كرده و مخالف و موافق مذاكره ايجاد كنيم، چراكه برخي دوستان جبهه انقلاب دوقطبي مذاكره و عليه مذاكره را درست كنند در حالي كه ماهيت سخنان رهبر انقلاب با گذشته متفاوت است». طرح مساله قاليباف در تكرار راهبرد تعيين شده محور جديدي شد در تازه شدن نزاع انتخابات 1403. نزاعي كه در مرحله نخست در ظاهر اين مسعود پزشكيان و محمدباقر قاليباف و سعيد جليلي بودند كه با هم رقابت ميكردند، اما براي دو كانديداي اصولگرا رقابت و برتري بر ديگري به اندازه پيروزي بر مسعود پزشكيان اهميت داشت. ريشه اين اختلاف در تابستان 1392 شكل گرفته بود اما طي 10 سال در انتخابات مجلس دوازدهم وارد مرحله جديدي شد. هر دو طيف خود را صاحب گفتمان و جبهه انقلاب اسلامي ميدانستند با اين تفاوت كه يكي ديگر را به عافيتطلبي متهم ميكرد و ديگري طيف مقابل را جريان ضدوحدت، تنگنظر با دايره كوچك انقلابيگري ميخواند. تصميم جديد مبني بر عدم مذاكره ايران با دولت فعلي امريكا كه در سخنان اخير رهبر انقلاب تبيين شد حالا به مثابه برگ برندهاي در دست نيروهاي سعيد جليلي افتاده و از آن عليه دولت وقت، نيروهاي اصلاحطلب و مهمتر از اين عليه محمدباقر قاليباف استفاده ميكنند. در سه روز گذشته توييتر در يد اختيار قبيله نيروهاي سعيد جليلي بود، با تندترين ادبيات و گفتهها خطاب به قاليباف . حملاتي كه در چهار محور سازماندهي شد.
جمشید عدالتیان، اقتصاددان ضمن ارائه توضیحاتی درباره فریب مردم توسط برخی بانکها با وعده پرداخت وامهای بدون ضامن و در اسرع وقت، به دیدهبان ایران گفت: متاسفانه این روزها بانکها از روشها و تبلیغات گوناگونی برای دریافت سپردههای مردم استفاده میکنند که یکی از آن، وعده پرداخت وامهای سریع است. در حال حاضر بیشتر بانکها در شرایط سخت مالی قراردارند، تا جایی که برای ادغام آنها اقداماتی انجام شده است، به همین دلیل، به بنگاهداری روی میآورند.
مدت زمان طولانی است که بیشتر بانکها با استفاده از بیلبوردهای شهری، فضای مجازی و رسانههای اجتماعی به صورت پیوسته و مستمر، وعده پرداخت وامهای با سود پایین، بدون ضامن و در اسرع وقت را به عامه مردم میدهند، در صورتیکه با مراجعه حضوری به بانکها متوجه میشویم که هدف همه آنها فقط جذب سپردههای مردم است؛ به این صورت که پولهای مردم باید به مدت ۳ تا ۶ ماه باید در بانکها سپردهگذاری شود تا در شرایط خوشبینانه، بعد از این مدت وامی به سپردهگذاران تعلق گیرد.

آرمان ملی- حمید شجاعی: این واقعیت که بخش مهمی از ناترازیها میراث دولتهای گذشته است و مسعود پزشکیان و دولتش شاید کمترین سهم را در این خصوص داشته باشند بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه خود این دولت نیز در خصوص این ناترازیها چه واکنشی و رویکردی دارد مسالهای است که نباید به سادگی از آن عبور کرد.
پس از خاموشیهای گسترده در ماههای گذشته و اینکه چندی پیش مسئولان امر گفتند که از این مرحله دیگر عبور کردیم و با خاموشیها مواجه نخواهیم بود غروب سهشنبه مناطقی از تهران دوباره این خاموشیها را به خود دید و این خبر دوباره در صدر رسانهها قرار گرفت که جدول خاموشیهای مناطق مختلف دوباره باز خواهد گشت. جالب اینکه پس از خاموشیهای شامگاه سهشنبه شرکت توانیر اولین علل این خاموشیها را مشخص نمود و ضمن اطلاعیهای اعلام کرد: با توجه به سرمای هوا، افزایش مصرف گاز خانگی و محدودیتهای ایجاد شده در روند تامین و انتقال گاز به نیروگاهها، به منظور حفظ پایداری شبکه، برق برخی مشترکان شهر تهران قطع شده است. تامین سوخت مورد نیاز نیروگاهها با کمک وزارت نفت در حال انجام است و حفظ روند کنونی برای تامین برق مورد نیاز کشور نیازمند همکاری همه هموطنان است. این در حالی است که در ادوار گذشته هر زمان قرار بود قطع برقی صورت بگیرد حداقل کاری که انجام میشد خبررسانیهای معمول از طریق پیامک به مردم اعلام میشد، اما در این مورد بدون اطلاعرسانی برق مناطقی از تهران قطع شد. هر چند که روز گذشته خبر دیگری رسید مبنی بر اینکه قطعی برق برای مشترکان پرمصرف بوده که انجام شده است این در حالی است که این خاموشیها انتقادات تندی را به سمت وزارت نیرو و شخص محمدعلی آبادی وزیر نیرو به راه انداخت و بسیاری از کاربران در فضای مجازی و برخی فعالان رسانهای خواسیتار پاسخگویی دقیق شده بودند. گرچه وزارت نیرو در بیانیهای که منتشر شد توپ را به زمین وزارت نفت انداخت و قطعی برق را به عدم توانایی تامین گازوئیل نیروگاهها مرتبط کرد. اما ماجرا به نحو دیگری پیش رفت. چنانکه وزارت نفت نیز در مقام پاسخ بر آمد و طی اطلاعیهای پاسخ وزارت نیرو را داد و توپ انداخته شده در زمین خود را به زمین وزارت نیرو فرستاد.
در بخش نخست بیان شد که کشور برای عبور از تحریمهای چهارگانه و خطر سیاست تهدید حداکثری در دوره ترامپ، نیازمند راهبردی واقعبینانه و عملگرایانه با نگاه به آرمانها است که با حفظ مصالح و حقوق اساسی ایران، مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی مردم را کاهش داده و فرایند توسعه ایران را پیگیری کند.
![]()
محسن هاشمی رفسنجانی
در بخش نخست بیان شد که کشور برای عبور از تحریمهای چهارگانه و خطر سیاست تهدید حداکثری در دوره ترامپ، نیازمند راهبردی واقعبینانه و عملگرایانه با نگاه به آرمانها است که با حفظ مصالح و حقوق اساسی ایران، مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی مردم را کاهش داده و فرایند توسعه ایران را پیگیری کند. تحریمهای موجود به چهار حوزه بازمیگردد:
نخست، تحریمهای هستهای: این تحریمها که با برجام تعلیق شد، به صورت یکجانبه در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ از طرف آمریکا بازگشت و در صورت اجرای مکانیسم ماشه، برای همه کشورها الزامی خواهد بود.
با آغاز دوران دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بار دیگر اظهارات ضدونقیض مذاکره با آمریکا، در فضای رسانهای و سیاسی کشور مطرح شده است. در این میان، چند طیف مواضع خود را پررنگ و با صدای بلند مطرح میکنند؛ طیف نخست از بستن تنگه هرمز و خروج از انپیتی و تغییر دکترین هستهای کشور سخن میگویند و به نوعی به استقبال جنگ میروند. طیف دوم سادهانگارانه از حل چندماهه مسئله و توافق با آمریکا میگویند و گویا به دخالت ایلان ماسک امید بستهاند.
![]()
محسن هاشمی رفسنجانی
با آغاز دوران دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بار دیگر اظهارات ضدونقیض مذاکره با آمریکا، در فضای رسانهای و سیاسی کشور مطرح شده است. در این میان، چند طیف مواضع خود را پررنگ و با صدای بلند مطرح میکنند؛ طیف نخست از بستن تنگه هرمز و خروج از انپیتی و تغییر دکترین هستهای کشور سخن میگویند و به نوعی به استقبال جنگ میروند. طیف دوم سادهانگارانه از حل چندماهه مسئله و توافق با آمریکا میگویند و گویا به دخالت ایلان ماسک امید بستهاند.
رئیسجمهور محترم حسب تفکر ملی و آرمانی خود از ابتدای کار وفاق و دعوا نکردن را اعلام کرد و گفت باید همه دست به دست هم بدهیم تا ایران را بسازیم و معیشت مردم را بهبود بخشیم. صد البته ایشان در عمل نشان داد که حتی مخالفان صریح و گستاخ خود را به هیئت وزیران میپذیرد یا به استانداری یا پستهای دیگر میگمارد.
![]()
سیدمصطفی هاشمیطبا
رئیسجمهور محترم حسب تفکر ملی و آرمانی خود از ابتدای کار وفاق و دعوا نکردن را اعلام کرد و گفت باید همه دست به دست هم بدهیم تا ایران را بسازیم و معیشت مردم را بهبود بخشیم. صد البته ایشان در عمل نشان داد که حتی مخالفان صریح و گستاخ خود را به هیئت وزیران میپذیرد یا به استانداری یا پستهای دیگر میگمارد. به گمانم و البته به صورت پیشبینیپذیر، گروهی از صدادارهای ایمن برخلاف شیوه ایشان، طبل مخالفت را فروکوبیدند و حتی در رسانه ملی از او خواستند به دلیل ناتوانی در حل مسائل استعفا بدهد و بدیهی است که ریسمان اینان همچنان به کسانی که رئیسجمهور ایشان را بهعنوان وفاق پذیرفته است، متصل باشد.
به نظر میرسد سیاست وفاق رئیسجمهور، هرچند ایشان همچنان بر آن معتقد و پایفشار است، پاسخی مطلوب نداده باشد و آنان که به موهبت سیاست وفاق سر از مشاغل دولت چهاردهم درآوردهاند، بیشتر به جای وفاق به نفاق روی آورده و به قول معروف «مِستر هاید و دکتر جکیل» شدهاند.
مهدي بيكاوغلي
«ناترازيهاي انرژي، بحرانهاي ارزي و... چگونه ايجاد شدهاند؟ آيا به صورت ناگهاني و يك شبه رخ دادهاند يا ريشه در گذشته دارند؟ چه شده كه با آمدن اين دولت، در زمستان برق ميرود؟ كمبود گاز اوج گرفته و بحرانها يكي يكي اوج ميگيرند؟» اينها پرسشهايي است كه مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات آنها را مطرح ميكند. او در عين حال با طرح يك چنين پرسشهايي، استدلال جالبي را نيز اقامه ميكند. او با اشاره به اين واقعيت كه چطور ممكن است دولتي كه از اجماع نخبگاني، شايستهسالاري، تنشزدايي و تخصصگرايي صحبت ميكند، دست به اقداماتي بزند كه باعث بروز بحران شود؟ مبلغ معتقد است كه مهمترین كار دولت شفافسازي و نمايان كردن همه چالشها و مشكلاتي است كه طي سالهاي مختلف زير فرش عرصه مديريتي و سياسي كشور پنهان شده بود. اين فعال سياسي در عين حال با بازخواني مشكلات كشور در شرايط فعلي و نوسانات گسترده ارزي از دولت ميخواهد كه در زمينه اقناع عمومي فعاليتها بيشتري انجام بدهند. اين فعال سياسي با اشاره به مشكلات دولت براي به كارگيري مديران شايسته از لايههاي مختلف نظارت استصوابي در كشور انتقاد ميكند. بهزعم مبلغ لايه نخست نظارت استصوابي، ذيل اصل 99 قانون اساسي و توسط شوراي نگهبان اعمال ميشود. اما لايه عميقتر به مشكلات دولت براي به كارگيري مديران متخصص و شايسته بازميگردد. بر اساس مصوبه مجلس اصولگرا، انتخاب هر مديري در هر سطحي منوط به استعلامهايي است كه از سوي نهادهاي امنيتي بايد صادر شود. با يك چنين ساختار غيرسامانيافتهاي طبيعي است كه روند بهبود و اصلاح كژكاركرديها در كشور با نقصانهاي بسياري همراه باشد.
سياستمداران و صاحبان قدرت و داراي جايگاه، بهطور معمول هر روز رفتارهايي كرده يا سخناني گفته يا مواضعي ميگيرند كه هدف نهايي آنها كسب رضايت و كسب توافق و حمايت مردم است. البته و بهطور قطع همه مردم نگاه و برداشت يكساني از عمل آنان نخواهند داشت و گوناگون داوري ميكنند. ولي سياستمدار دوست دارد كه تعداد موافقان اكثريت باشند، در غير اين صورت نتيجه آن رفتار يا سياست حداقل از نظر مردم منفي است و به تضعيف جايگاه سياستمدار منجر خواهد شد. نكته ديگر اين است كه رفتارها هميشه واجد يك معني معين نيستند. براي مثال لبخند زدن به ديگري نشانه احترام و صميميت است، ولي در جلسه ختم، لبخند زدن به صاحب عزا معناي متفاوتي دارد و نشانه فقدان همدردي است. كساني كه به سياستمداران مشاوره ميدهند بايد به اين ظرايف در فهم و بازتاب سخن و لحن و رفتار وي توجه كنند.
چند روز قبل به مناسبت انجام یک طرح تحقیقاتی در محفل دانش آموختگان و دانشجویان نسل Z شرکت کردم و سوال مهم «چرا انقلاب کردید؟» را مطرح کردند و اینجانب بخشی از عوامل انقلاب را بیان کردم :
1- مهمترین علل فرار شاه در۲۶ دیماه ۱۳۵۷و به دنبال آن سقوط رژیم در کمتر از یکماه بعد از فرار او، دژخیمها و کارشناسان جاهل ساواک مثل پرویز ثابتی بودند.
2-من برعکس نظریه بعضی از دوستان در ارزیابی سخنان پرویز ثابتی که گفتند او کارشناس وظیفه شناسی بوده ،معتقدم که کارنشناس وظیفه نشناس بوده ،چرا که اینان موجب سقوط شاه در چاه خشم مردم شدند.
3-چند سال قبل یکی از رسانه های خارجی با اردشیر زاهدی ،سفیر رژیم قبل در آمریکا مصاحبه کرد و از او پرسید علت فرار شاه و سقوط رژیم چه بود؟ او پاسخ داد :علت آن ما بودیم که به او حقایق را نمیگفتیم و با دروغ به استبداد افزوده شد و او را وادار کردیم به امور جزیی کشور دخالت کند و از راهبرد های کلان کشور باز بماند و بجای سلطنت ،حکومت کند که خلاف قانون اساسی بود به همین علت سیستم تک حزبی و مجلس فرمایشی را بر کشور حاکم شد که موجب سقوط او شد.
از یادمان نرفته است که پیرمردی درطبس در دیدار با وزیر کشاورزی دولت روحانی پند آموز نکتهای برزبان راند و شعر نغز خواند و از روزگار بد گفت، آن گاه دست بر شانه وزیر زد وخداحافظی کرد، رفت وگفت خود دانید ومملکت تان.
همه آنچه در دیوانها و دفترها جای نمیگرفت درسخن نغز تیزهوش پیرمرد طبسی جای گرفته بود. او بیگانه شدن دولت با مردم را به تصویر کشید. مملکت را سهم حاکمان دانست نه مردم و رفت و نگاهی هم به پشت سرش نیانداخت، گامهایش باطمأنینه وسخنش با وقار بود.
اگر چشمی بینا باشد وگوشی شنوا، بسیاری همین گونه از قطار انقلاب پیاده شده و رفتهاند وکشور را واگذاشتهاند.
در مقولات گوناگون دست اندرکاران اداره کشور چنان عنان ازکف میدهند که آدمی دچار شگفتی میشود. برای شعار دادن وهیجان آفریدن وتدبیر را کنار زدن ازهم پیشی میگیرند.
مدتي است مطالب نخبگان اقتصادي و انرژي در خصوص ناترازيهاي برق، گاز، بنزين، گازوييل، صندوقهاي بازنشستگي و بانكهاي غير اقتصادي را مطالعه ميكنم. به نظرم ناترازي مهم ديگري قبل از همه اين ناترازيها به وجود آمده كه پايه و اساس تمام ناترازيهاست. اين ناترازي همان عدم تطابق درآمدهاي دولت با هزينههايش است كه به شكل تورم خود را نشان ميدهد. اگر از ابتداي انقلاب جلوي ناترازي درآمد دولت با هزينههايش گرفته ميشد، شايد امروز هيچ ناترازي مالي و انرژي نداشتيم. البته ميتوان شرايط جنگ را استثنا كرد؛ به نظر ميرسد تنها مقام معظم رهبري به همراه رييسجمهور ميتوانند در يك برنامه ۳ ساله يا ۷ ساله جلوي اين ناترازيها را بگيرند. اما چرا برنامه ۳ يا ۷ ساله؟ براي اينكه به لحاظ قانوني دولت تا ۳ سال آينده سكان كشور را در اختيار دارد و ميتواند برنامه را اجرايي كند. براي ۴ سال بعد نيز اگر سكان دولت در دستان آقاي پزشكيان نبود، مقام معظم رهبري ميتوانند اين برنامه ملي را با همراهي رييسجمهور وقت پيگيري كرده تا به سر منزل مقصود برسانند.حال رفع ناترازي درآمد دولت با هزينههايش را چگونه برنامهريزي كنند؟
۱- طي ۷ سال، هر سال به ميزان ۱۴ الي ۱۵ درصد از هزينههاي سازمانهايي كه مقام معظم رهبري و رييسجمهور به توافق ميرسند كم كنند تا بودجه دولت هر ساله بدون كسري خاتمه يابد. شايد لازم باشد برخي سازمانها، خودكفا يا منحل يا كوچك شوند. اينها اموري است كه به راحتي در چارچوب توافق اين دو مقام امكانپذير است. (به نظرم اين مهم، شايد يكي از ريشهايترين عناصر وفاق باشد)
۲- بايد درآمد پايدار دولت افزايش پيدا كند. بديهي است كه دو عنصر درآمد مالياتي و درآمد نفت ميتواند بزرگترين منبع درآمد باشد و هر برنامهاي كه بتواند به صورت معقول اين درآمدها را افزايش دهد، موجب رضايت مردم خواهد بود.
یک کنسرت ساحلی به دلیل عدم موققیّت در جلب استقبال مردم درآستانهی ورشکستگی بود
خصوصاً که در مطبوعات محلی هم هیچگونه اظهار نظری راجع به آن نشده بود
تماشاگران پس از اولین اجرا به سرعت کاهش یافتند
با تمام اینها، تنها یک مرد کوچک اندام بود که هر شب برای تماشای کنسرت میآمد و حتی یک شب را هم از دست نمیداد
هرچند که حضور او برای نمایش دلگرم کننده بود، اما نمیتوانست آن صاحب کنسرت را از سقوط مالی نجات دهد
در آخرین شب پس از اجرای برنامه، مدیر کنسرت از پشت پرده به روی صحنه آمد و گفت:
خانم ها و آقایان! قبل از این که اینجا را ترک کنید،
میخواستم از یک دوست که در ردیف جلو نشسته، به خاطر حمایت ارزشمند و بیدریغش تشکر کنم
او حتی یک نمایش را هم از دست نداده است!
مرد ریز نقش برخاست و با لکنت زبان تشکر کرد و گفت:
«این نهایت شکسته نفسی شما را میرساند، اما موضوع این است که اینجا تنها جایی است که همسرم حتی به فکرش هم نمیرسد دنبالم بگردد!“
یدالله اسلامی- دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس
اینکه ترامپ زیاده خواه است و با زبان تهدید و ابزار تعرفه حتی با شرکای تجاری خودبه پیشبرد برنامههای خویش میپردازد مقوله پنهانی نیست.
همین دیدگاه ترامپ درباره کوچ اجباری مردم غزه که فریاد جهان را هم بلند کرده است ماجرای اندکی نیست. سایر فرمانهای اجرایی او هم دربرابر ماست. مهاتیر محمد نخستوزیر پیشین مالزی به یکی از مسئولان ایرانی سخنی به این مضمون گفته بود: امریکا همانند گاوی شیرده است که شاخ هم دارد ما به پستاتش چسبیدهایم وشیر میدوشیم وشما به شاخش چنگ زدهاید وزخم میخورید. رهبر چین هم به فریدون وردی نژاد سفیر پیشین ایران همین سخن را گفته است.
قرار نیست ترامپ زاهد و پارسا شود که شایسته گفتوگویش بدانیم و یا اگر سخن از گفتوگو به میان میآید بر آنچه گذشته است وبرنامهها وبرمحتوای یادداشتی که به جای فرمان اجرایی امضا کرده است چشم ببندیم.
با صدام که جان هزاران فرزند ایران را گرفته بود به گفتوگو نشسته وپیغام وپسغام دادیم. گفته شد از هرکس بگذریم از آل سعود نگذریم اما مصلحت کشور درگفتوگو وسازش با عربستان دیده شد که کار درست و به نفع منافع ملی کشور بود.
شعار مرگ بر شوروی مصرع دوم شعار مرگ بر امریکا تا دهه دوم انقلاب بود. پشتیبانی وتأمین تسلیحاتی صدام توسط شوروی در جنگ علیه ایران در آن روزگار وروسیه این دوران برکسی پوشیده نیست، ازاین شعارهم گذشتیم.
آرمان ملی- صدیقه بهزادپور: محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، در یک گردهمایی اخیر با حضور نمایندگان بانکها، به انتقاد از نحوه پرداخت وامهای خرد به مردم پرداخت و از بانکها خواست تا در این زمینه سختگیری نکنند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که بسیاری از مردم به دنبال دریافت وامهای کوچک برای تأمین نیازهای روزمره خود هستند، اما با موانع و مشکلات متعددی در این مسیر مواجهاند. در کنار عدم پرداخت وامهای خُرد، پرداخت تسهیلات کلان با سودهای اندک به برخی افراد حقیقی و حقوقی، دربین مشمولین وامهای خُرد، بیاعتمادی و نارضایتی ایجاد کرده است که به گفته کارشناسان در نهایت باعث تشدید چالشهای اقتصادی و اجتماعی و افزایش اعتراضات اجتماعی خواهد شد.
فاطمه كريمخان
بعد از بيش از يك هفته فيلم ديدن، فيلمهاي بد ديدن، حضور در نشستهاي پرسش و پاسخي كه نه سوالات آن سوال است و نه جوابهاي آن جواب است. فكر اينكه بايد در اكران يك فيلم ۱۹۰ دقيقهاي حاضر باشيم از همان ظهر ديروز كه معلوم بود قرار است فيلم «پيرپسر» در اكران ويژه سينماي رسانه جشنواره به نمايش در بيايد براي بسياري از حاضران كلافهكننده بود.
در ساعت اعلام باز شدن درهاي سالن بسياري از كساني كه كمي گذشته از ساعت ده شب وارد سالن سينما ميشدند دنبال صندليهاي نزديك به درهاي خروجي ميگشتند تا اگر فيلم «پيرپسر» حتي اندكي از سليقه و انتظارشان فاصله داشت، بتوانند زودتر سالن را ترك كنند و در دماي منفي صفر شب تهران تا بعد از نيمه شب در خيابان نمانند. به خصوص با در نظر گرفتن اينكه جشنواره اقلا براي دو روز ديگر ادامه دارد و هر چند فيلمهاي چشمگيري در برنامه اكران نيست، اما همه ديگر بسيار خسته بودند و كسي تحمل آنچناني از خود نشان نميداد.
سالن اصلي مركز همايشهاي برج ميلاد كه ميزبان روزنامهنگاران، منتقدان و هنرمندان است، ديشب در چنين شرايطي لب به لب پر از تماشاچي شد. در حالي كه هنوز پچپچههايي در مورد اينكه «مگر اكتاي براهني فكر ميكند تارنتينو است كه سه ساعت و خردهاي فيلم ساخته است» سر زبانها بود، فيلم پيرپسر بالاخره آغاز شد و عجب آغازي!
مهدي بيك اوغلي
در روزهايي كه مردم ايران، نظارهگر صعود نرخ دلار به رفيعترين قلل ممكن هستند و دولت نهايت تلاش خود را براي تنشزدايي و حل مشكلات مردم در دستور كار قرار داده، آگاهي از اين واقعيت كه در زير پوست جامعه ايراني چه ميگذرد و مردم چگونه ميانديشند؟ واجد اهميت ويژهاي است. به اعتقاد تقي آزاد ارمكي، نشانههاي مطلوبي از پايان يافتن تعارضات دروني نظام مشاهده ميشود كه آنها را ميتوان ذيل عنوان دستاوردهاي دولت قرار داد. اين استاد جامعهشناسي اما معتقد است كه اين توفيقات دولت، نيازمند دستاوردهاي مكملي است كه بدون آنها دستاوردهاي قبلي هم فاقد اهميت خواهند شد. مهمترين پرونده پيش روي دولت پايان دادن به مشكلات معيشتي مردم، مهار تورم و رفع تحريمهاست. ضرورتهايي كه در گروی تحقق ايده تنشزدايي دولت براي رفع تحريمهاست. به اعتقاد اين جامعهشناس رويكردهاي افراطي در داخل باعث توفيق جريانات راديكال خارجي شده و كشور را با امواج اعتراضي مهار ناشدني مواجه ميسازد.
پرسش این است که چرا تصادفات در ایران زیاد است؟ چرا نتوانستهایم فرآیند کاهش را همچنان ادامه دهیم؟ اصولا چرا به این ماجرا کمتوجه هستیم؟ درحالیکه برای فرزندآوری به آبوآتش میزنیم.
از مدتی پیش مجموعه گوناگونی از نهادهای مرتبط به مسئله حملونقل و تصادفات با کوشش وزارت بهداشت و درمان کشور درصدد راهاندازی کمپینی تحت عنوان «نه به تصادف» هستند. اگر بخش کوچکی که از توجه به فرزندآوری میشود و تاکنون نیز کمتر نتیجهای از آن به دست آمده، صرف جلوگیری از مرگومیرهای جوانان و میانسالان کشور میشد، بهمراتب موثرتر و عاقلانهتر بود.
جامعه ما از حیث مرگومیر بهویژه در حوزه تصادفات در رتبههای بالای کشورها قرار داشت که در اوج آن به ۲۸۰۰۰نفر کشته در سال نیز رسید و قرار بود طی زمان معینی با اجرای سیاستهای مناسب این عدد به کمتر از نصف برسد.
این اقدامات انجام شد و خوشبختانه تا سال۱۳۹۵ با بیش از ۱۲۰۰۰کاهش در مرگومیر سالانه به کمترین تلفات یعنی ۱۵۹۳۲نفر رسید و اگر مسیر قبلی ادامه مییافت، این رقم اکنون به حدود ۱۰هزار تلفات و حتی کمتر رسیده بود ولی مشکلات اقتصادی پیشآمده ناشی از تحریمها و نیز ناتوانی در نظارت موثر و فقدان توسعه و ترمیم بهنگام جادهای و کاهش کیفیت خودروهای تولیدی و نگهداری نامطلوب آنها، موجب شد که از سال۱۳۹۶ روند صعودی تلفات دوباره آغاز شود؛ بهطوری که در سال گذشته به بیش از ۲۰هزار نفر رسید.
”«بیلی برگ» هنرپیشهی نامدار هالیوود، به هنگام سفر در اقیانوس اطلس متوجه مردی میشود که سخت سرما خورده است.
او دلسوزانه به طرف میز مرد میرود و با همدردی از او می پرسد: انگار سرما خوردهاید نه؟
مرد سرش را به علامت تأیید تکان میدهد.
بیلی برگ میگوید: من خوب میدانم چه طور باید این بیماری را به سرعت علاج کرد.
به اتاقتان بروید و هرچه میتوانید آب پرتقال بنوشید و دو تا هم آسپرین بخورید.
بعد هر چه پتو در اتاق هست به روی خودتان بیندازید، آنقدر که کاملاً عرق کنید،
این طوری سرماخوردگی شما از بین میرود…
من خوب میدانم دارم چه میگویم، من بیلی برگ هنرپیشهی هالیوود هستم.
لبخند گرم و نجیبی چهره مرد را روشن میکند و او نیز متقابلاً خود را معرفی میکند:
از پیشنهادتان متشکرم. من هم «دکتر مایو» هستم، بنیان گذار کلینیک مایو.“
گویند روزی گاندی در زمان سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او بخاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آنرا بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آنرا در مقابل دیدگان حیرت زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا میتواند لنگه دیگر آنرا هم برداشته و از آن استفاده نماید
سرانجام پس از ماراتن ۹ ساعته مجمع عمومي شركت ايران خودرو، با عضويت شركتهاي خدمات گستر صبا انرژي، سرمايه گنجينه ايرانيان بهينهسازان بهمن، اعتبار آفرين، مديريت سرمايهگذاري ملي ايران در هياتمديره بزرگترين خودروسازي كشور موافقت كردند
سرانجام پس از ماراتن ۹ ساعته سهامداران صاحب راي در مجمع عمومي شركت ايران خودرو، سهامداران با عضويت شركتهاي خدمات گستر صبا انرژي؛ سرمايه گنجينه ايرانيان؛ بهينهسازان بهمن؛ اعتبار آفرين؛ مديريت سرمايهگذاري ملي ايران در هياتمديره بزرگترين خودروسازي كشور موافقت كردند و به ترتيب مديريت اين خودروسازي به بخش خصوصي رسيد. اين اتفاق با حمايت قاطع مجمع �ايران خودرو� سهامداران اصلي و خرد اين شركت همراه با حمايت شخص رييسجمهور، سران ساير قوا و وزير صمت از حقوق قانوني بخش خصوصي رخ داده و در تاريخ خصوصيسازي ايران بيسابقه است. در هنگام رايگيري ۵۱.۷۹ درصد سهامداران در مجمع حضور داشتند. برگزاري اين مجمع از هفتههاي گذشته با حاشيههاي فراواني همراه بود كه حتي تا زمان اعلام نتايج انتخابات مجمع نيز ادامه يافت. ايرنا، گزارش مفصلي درباره حاشيههاي مجمع عمومي شركت ايران خودرو منتشر كرده كه نشان ميدهد اين مجمع بسيار تعيينكننده، تا حوالي ساعت ۱۶ با چالشهاي رخ داده بين سهامداران، در هالهاي از ابهام قرار داشت. اين مجمع از صبح ديروز با حضور سهامداران از جمله دولت (صندوقهاي بازنشستگي، سازمان گسترش و بانكها) و سهامداران خصوصي (شركت كروز و شركاي آن) در سالن جلسات ساپكو آغاز شد؛ پيش از برگزاري جلسه تصاوير و فيلمهايي در فضاي مجازي منتشر شد كه از درگيري بر سر توزيع برگههاي راي بين سهامداران حكايت داشت و فيلمهايي از اعتراض سهامداران حقيقي در خصوص مديريت شركت ايرانخودرو و زيانهاي انباشته آن دست به دست ميشد. با گذشت چندين ساعت از شروع جلسه و در عين حال رسميت نيافتن آن، صاحبان سهام كه اغلب سهامداران حقيقي بودند، خواستار دخالت سازمان بورس در برگزار نشدن جلسه شدند، زيرا معتقد بودند از آنجا كه مجوز برگزاري مجمع از سوي بورس صادر شده، نماينده بورس نيز بايد به موضوع ورود كند. موضوعي كه سرانجام حوالي ساعت ۱۵ واكنش بورس را در پي داشت و وليالله جعفري، مدير نظارت بر ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام كرد: نماينده سازمان بورس از ساعت ۷ صبح تا هماكنون با اعضاي هياتمديره و مديران شركت ايران خودرو و سهامداران عمده در جلسه پيشمجمع هستند. هياتمديره شركت بايد تكليف مجمع را مشخص كند. تلاش و پيگيري نماينده سازمان كه در محل برگزاري مجمع حضور دارد براي شروع سريعتر جلسه در جريان است. البته فشارهاي سياسي براي برگزار نشدن جلسه مجمع عمومي يا رسميت نيافتن آن از شب گذشته در فضاي مجازي آغاز شده بود؛ در اواخر شب گذشته نامهاي با امضاي فرشاد مقيمي، رييس ايدرو و معاون وزير صنعت، معدن و تجارت خطاب به سهامداران حقوقي ايران خودرو شامل صندوق بازنشستگي كشوري و مديران عامل بانكهاي تجارت، ملي و ملت و نيز مديرعامل و رييس هياتمديره ايران خودرو منتشر شد كه آنان را به رعايت موازين مورد نظر دادستاني كشور مبني بر توقف برگزاري مجمع شركت ايرانخودرو فرا خوانده بود. پيش از اين معاون دادستان كل كشور با ارسال نامهاي به وزير صمت اعلام كرده بود كه تا زمان قطعيت ابلاغ و اجراي راي قطعي هيات تجديدنظر شوراي رقابت از واگذاري سهام ايرانخودرو و هر اقدام ديگر خودداري شود. به دنبال آن برخي كانالهاي خبري نيز مبادرت به انتشار تصاويري از راي هيات تجديدنظر شوراي رقابت در خصوص تاييد نهايي مصوبات پانصد و پنجاه و سه (۵۵۳) تاريخ ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ شوراي رقابت توسط مركز ملي رقابت منتشر شده است، کردند كه در آن تملك سهام شركت ايرانخودرو توسط كليه شركتهاي وابسته به مالكان شركت كروز به صورت مستقيم يا غيرمستقيم، مصداق رويه ضد رقابت موضوع ماده ۴۷ قانون اجراي سياستهاي كلي اصل ۴۴ قانون اساسي تشخيص داده شده است. از هفتههاي گذشته كه بحث برگزاري مجمع اين شركت و واگذاري مديريت دولتي آن به بخش خصوصي مطرح شده بود، موافق و منتقداني از چهرههاي سياسي و نمايندگان مجلس به حاشيهها دامن زده بودند؛ اين دو گروه دو هدف را دنبال ميكردند؛ گروه نخست به دنبال حفظ ساختار دولتي ايران خودرو و نگهداشت آن بود و گروه دوم در پي ورود بخش خصوصي به مديريت بزرگترين خودروسازي كشور با بيشترين امكانات و بازار فروش و البته زيانده در آمار و حسابرسيها! در زماني كه انتخابات هياتمديره مجمع در حال برگزاري بود، ايران خودرو روي كدال يك دستخط با دو امضا منتشر كرد كه در آن اعلام شده بود كه مجمع به حدنصاب نرسيد و همزمان پخش زنده هم از بستر اينترنت قطع شد. دقايقي بعد سيستمها و ميكروفنها جلسه قطع شد و مانع ديگري در برگزاري مجمع ايجاد شد كه در اين زمان ناظر مجمع تذكر داد تا سيستمها دوباره وصل شود كه دستاندركاران سالن ميكروفنها را مجدد فعال كردند. اين اقدامات سبب شد تا برخي سهامداران حقيقي اقدام به پخش زنده جلسه مجمع عمومي از شبكه اجتماعي اينستاگرام كنند. با اعلام نامزدهاي عضويت در هياتمديره و توزيع برگههاي رايگيري بين سهامداران داراي حق راي، ديگر مجمع به لحظات نهايي و حساس خود نزديك شد. شركت خدماتگستر صبا انرژي؛ سرمايه گنجينه ايرانيان؛ بهينهسازان بهمن؛ اعتبار آفرين؛ مديريت سرمايهگذاري ملي ايران پنج نامزد عضويت در هياتمديره بودند.
ما با هفت یا ده یا صد موضوع مواجه نیستیم، بلکه فقط با یک کلان مسئله مواجهیم و نه مسائل گوناگون و متعدد. آن مسئله هم فاصله گرفتن مجموعه نهادهای نظام حکمرانی از شناخت مسائل و تغییرات جهانی و نیز از اولویتهای جامعه ایران و مردم و مهمتر از همه نداشتن هیچ ایده کارساز برای حل این مسائل است.
در بررسی موضوعات برای سرمقاله امروز با هفت گزارش و خبر مواجه شدیم که بهظاهر تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. این موارد عبارتند از:
۱-گزارشی درباره پیامدهای سیاست تحریمی-تعرفهای ترامپ بر اقتصاد جهان.
۲-دیدار نتانیاهو و ترامپ.
۳-تحلیلی از مواجهه قریبالوقوع اروپا و ترامپ.
۴-گزارشی درباره چندبرابر شدن قیمت تجهیزات پزشکی در سال آینده در صورت حذف ارز ترجیحی.
۵- اظهارات سخنگوی دولت و رئیس مجمع تشخیص درباره FATF و پالرمو.
۶- مصوبه شورای هماهنگی سران سه قوا برای واگذاری ایرانخودرو.
و بالاخره هفتمین مورد، باز کردن یک پرونده فوری درباره دست دادن یک خانم با یک آقا در جشنواره سینمایی که اقدامی علیه عرف و قانون دانسته شده است.
بهتر است که آقای رئیسجمهور حداکثر تا روز جمعه مواضع روشن ایران را با کسب موافقت و تایید نظر رهبری اعلام کند که آیا میخواهیم مذاکره کنیم یا خیر؟ درغیراینصورت، هزینه «دیرتصمیمی» را خواهیم پرداخت که از هزینه «بدتصمیمی» بیشتر است. هنگامی که تصمیم نهایی و رسمی ایران اعلام شد؛ آنگاه بهتر میتوان آینده را تحلیل کرد.
بالاخره پس از گذشت بیش از ۱۵روز از آغاز دوره جدید ریاستجمهوری، ترامپ از سیاست خود درباره ایران نیز رونمایی کرد؛ هرچند خودش مدعی است که چندان راضی به این سیاست نبوده، ولی فشار اطرافیان موجب شده که بپذیرد اما در طرف ایرانی هیچ رویکرد روشنی که پاسخ آن تلقی شود تاکنون(چهارشنبه ۱۷ بهمن) بیان نشده است؛ البته وقت هست و میتوان یکی دو روز هم صبر کرد.
در هر صورت، انتظار میرود که در درجه اول پاسخ ایران صریح و روشن باشد. استخوان لای زخم نباشد. مثل کسانی نباشید که قادر به گرفتن تصمیم نیستند و هنگام سخن گفتن گویی چند تا سنگریزه در دهان دارند. متاسفانه در همین روزها صداهای گوناگونی در ایران شنیده میشود. مسئولیت این موضوع برعهده شخص آقای رئیسجمهور است و باید سیاست پیشرو را متمرکز و صریح مدیریت کند و تصمیم بگیرد.