در اوایل پیروزی انقلاب جنگ ایران و عراق شروع شد و همه انقلابیون واقعی دسته دسته راهی جبهه ها شدند اکثر این افراد شهید و یا معلول شدند . در آن زمان هیچ کس در مورد مصادره به مطلوب انقلاب حرفی نمی زد همه به فکر وطن بودند که دشمن قصد تصرفش را داشت .
وقتی خبر سقوط خرمشهر پخش شد پیر و جوان اسلحه دست گرفتند و با عزمی راسخ راهی جبهه های جنگ شدند . ولی متقلبان در پشت جبهه تمامی خاکریز ها را تصرف کردند . هر چه از تعداد انقلابیون واقعی کم می شد . برتعداد متقلبان افزده می شد .
آنانی که تا پیروزی انقلاب از شاه و حکومتش حمایت می کردند یک شبه انقلابی دو آتشه شدند . ریش گذاشتند و تسبیح بدشت با یک انگشتری و جای مهر بر پیشانی نیم ساعت مانده به اذان وضو گرفته و با آب و تاب راز ونیاز می کردند .
کم کم شدند رئیس و معاون و استخدام در ارکان های انقلابی و درست کردن دار و دسته بر علیه مومنین به انقلاب . زمانیکه باکری ها در جبهه ها جنگ می کردند این افراد فرماندار و بخشدار و استاندار شدند .
بعد از جنگ هم ؛ همان طوری شد که باکری پیش بینی کرده بود . ما خیلی زود انقلاب اسلامی را تحویل افراد غیر انقلابی دادیم .
البته نا گفته نماند که در آن زمان انقلابیون به فکر سهم خواهی از انقلاب نبودند . بلکه همه تلاش می کردیم تا انقلاب هر چه زودتر به اهدافش برسد و مردم از دستاورد های انقلاب بهره مند شوند .
ولی تمامی منافع انقلاب نصیب افراد غیر انقلابی شد . آنانی که از راه میان بر بر صدر نشستند و بهره های کلان بردند . و انقلابی که قرار بود ملت ایران را از اسارت استعمارگران خارجی و داخلی آزاد کند و استقلال و برابری و برادری و عدالت را به ارمغان آورد در همان سال های اولیه راه کج شد و اهداف فراموش .
امروز لازم هست و حتی ضرورت دارد تا رودربایستی را کنار گذاشت و ایرادات و اشکالات مملکتی را عریان بیان نمود و از همه ملت کمک خواست تا مشکلات کشور بدست خودمان حل وفصل شود .
امروز؛ روز گفتگو با خودمان هست تا ایراد کار بر طرف شود . کسی غیر از خود ما به ما کمک نخواهد کرد . اگر خواهان کشوری پیشرفته در تمامی زمینه ها هستیم باید باب گفتگو را باز کنیم . امروز فصل گفتگو هاست .
دوشنبه 5 تیر ماه 1402